چه سوال دلهره آور! با افزایش قیمت نفت در گذشته اخیر ، دشوار نیست که تعجب کنیم چه چیزی باعث ایجاد آن شده است و فقط چه تاثیری در بقیه اقتصاد خواهد داشت. بگذارید با بحث در مورد تکامل قیمت نفت به مرور زمان شروع کنم.
قیمت نفت در دهه های اخیر چگونه رفتار کرده است؟
شکل 1 تاریخچه قیمت نفت از اوایل دهه 1950 را نشان می دهد. قیمت نشان داده شده میانگین قیمت ماهانه بشکه نفت خام واسطه ای غرب تگزاس است که به دلار آمریکا اندازه گیری می شود. میله های خاکستری در این و تمام ارقام زیر نشان دهنده رکود اقتصادی است ، همانطور که توسط دفتر ملی تحقیقات اقتصادی تعریف شده است.
شکل 1. قیمت نفت نقطه (بشکه $)
همانطور که از شکل 1 مشاهده می کنید ، مدت طولانی از ثبات قیمت نفت در سال 1973 قطع شد. در حقیقت ، دهه 1970 دو پرش مجزا در قیمت نفت را نشان می دهد: یکی توسط جنگ یوم کیپور در سال 1973 آغاز شد ، و یکی از آنها توسط این امر خواسته شدانقلاب ایران در سال 1979. از آن زمان ، قیمت نفت به طور مرتب نوسانات نسبت به دهه 50 و 60 را نشان داده است.
شکل 2 قیمت نفت "واقعی" را نشان می دهد که با تقسیم قیمت نفت توسط تولید کننده تولید ناخالص داخلی محاسبه می شود. 1 این اثر تورم را از بین می برد و بنابراین درک دقیق تری از آنچه در قیمت خود کالا اتفاق می افتد ، می دهد. در اصل ، اقدام "واقعی" به شما امکان می دهد قیمت نفت را به مرور زمان مقایسه کنید به گونه ای که نمی توانید وقتی تورم نیز بخشی از تغییر قیمت باشد. می بینید که قیمت های واقعی نفت به مرور زمان بسیار متغیر بوده و نوسانات بزرگ تمایل به تمرکز در دوره های تا حدودی کوتاه دارند. همچنین می بینید که تا بهار سال 2008 ، با تهیه این ارسال ، قیمت واقعی نفت به راحتی از اواخر دهه 1970 فراتر رفته است.
شکل 2. قیمت واقعی نفت
چرا قیمت نفت در حال افزایش است؟
این احتمال وجود دارد که هم افزایش تقاضا و هم ترس از اختلال در عرضه ، فشار رو به بالا بر قیمت نفت اعمال کرده باشد. دلیل بزرگ این است که کشورهای در حال توسعه ، به ویژه چین و هند ، به سرعت در حال رشد بوده اند. این اقتصادها به طور فزاینده ای صنعتی و شهرنشینی شده اند که این امر به افزایش تقاضای جهان برای نفت کمک کرده است. علاوه بر این ، در سالهای اخیر ترس از اختلال در عرضه با آشفتگی در کشورهای تولید کننده نفت مانند نیجریه ، ونزوئلا ، عراق و ایران ایجاد شده است (براون 2006).
افزایش چشمگیر قیمت نفت در نیمه آخر سال 2007 و نیمه اول سال 2008 بسیاری را به این استدلال واداشت که افزایش سفته بازی در بازارهای کالا نقش داشته است و در واقع شواهدی از افزایش فعالیت در این بازارها وجود دارد. با این حال، اینکه آیا حدس و گمان نقشی در قیمت های بالای نفت بازی می کند یا نه، قابل بحث است (Krugman 2008). همچنین یادآوری این نکته مفید است که هم تقاضا و هم عرضه نفت به تغییرات قیمت‌ها در کوتاه‌مدت واکنش کندی نشان می‌دهند، بنابراین اگر تقاضا حتی به میزان متوسطی از خط عرضه خارج شود، می‌توان به تغییرات بسیار بزرگی در قیمت‌ها برای بازگرداندن تعادل نیاز داشت..
تا آنجا که پیامدهای افزایش قیمت نفت، هر دو پاسخ اقتصاد خرد و کلان برای این سوال وجود دارد. من به نوبه خود به هر دوی این جنبه ها خواهم پرداخت.
قیمت بالای نفت چگونه بر اقتصاد در سطح «خرد» تأثیر می‌گذارد؟
به عنوان یک مصرف کننده، ممکن است از قبل پیامدهای اقتصادی خرد افزایش قیمت نفت را درک کنید. هنگام مشاهده قیمت های بالاتر نفت، بیشتر ما احتمالاً به قیمت بنزین نیز فکر می کنیم، زیرا خرید بنزین برای اکثر خانوارها ضروری است. هنگامی که قیمت بنزین افزایش می یابد، احتمالاً سهم بیشتری از بودجه خانوارها صرف آن می شود که هزینه کمتری برای سایر کالاها و خدمات باقی می گذارد. همین امر در مورد مشاغلی که کالاهای آنها باید از مکانی به مکان دیگر حمل شود یا از سوخت به عنوان ورودی اصلی استفاده می کنند (مانند صنعت هواپیمایی) صدق می کند. قیمت‌های بالاتر نفت باعث گران‌تر شدن تولید برای کسب‌وکارها می‌شود، همانطور که انجام کارهایی را که معمولا انجام می‌دهند برای خانوارها گران‌تر می‌کند.
به نظر می رسد که قیمت نفت و بنزین در واقع بسیار نزدیک به هم مرتبط هستند. نمودار 3 میانگین قیمت ماهانه نفت را از سال 1990 تا اوایل سال 2008، با استفاده از قیمت نفت نقطه ای برای غرب تگزاس متوسط (مقیاس سمت راست، خط آبی نازک، اندازه گیری شده به دلار در هر بشکه) و قیمت خرده فروشی بنزین در ایالات متحده (مقیاس چپ، خط قرمز ضخیم،بر حسب سنت در هر گالن اندازه گیری می شود). این دو سری در طول زمان یکدیگر را بسیار نزدیک دنبال می کنند: افزایش قیمت نفت با افزایش قیمت بنزین همراه است. همانطور که در نمودار نشان داده شده است، ضریب همبستگی (با "r") برای دو سری 0. 98 است. علاوه بر این، تغییرات ماهانه قیمت نفت و بنزین (نمایش داده نشده) نیز همبستگی بسیار بالا و مثبت دارند.
شکل 3. قیمت بنزین و نفت ایالات متحده
بنابراین، زمانی که قیمت نفت افزایش می‌یابد، می‌توانید انتظار داشته باشید که قیمت بنزین نیز افزایش پیدا کند و این بر هزینه‌های اکثر خانوارها و مشاغل تأثیر می‌گذارد.
قیمت نفت بر اقتصاد "کلان" چه تأثیراتی دارد؟
من فقط توضیح داده ام که چگونه قیمت نفت بر خانوارها و مشاغل تأثیر می گذارد. درک این که چگونه قیمت نفت بر اقتصاد کلان تأثیر می گذارد ، جهشی نیست. به طور کلی تصور می شود که افزایش قیمت نفت باعث افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی می شود. از نظر تورم ، قیمت نفت به طور مستقیم بر قیمت کالاهای تولید شده با محصولات نفتی تأثیر می گذارد. همانطور که در بالا ذکر شد ، قیمت نفت به طور غیر مستقیم بر هزینه هایی مانند حمل و نقل ، تولید و گرمایش تأثیر می گذارد. افزایش این هزینه ها به نوبه خود می تواند بر قیمت انواع کالاها و خدمات تأثیر بگذارد ، زیرا تولید کنندگان ممکن است هزینه های تولید را به مصرف کنندگان منتقل کنند. میزان افزایش قیمت نفت منجر به افزایش قیمت مصرف می شود ، بستگی به این دارد که نفت برای تولید یک نوع خوب یا خدمات خاص چقدر مهم است.
افزایش قیمت نفت همچنین می تواند رشد اقتصاد را از طریق تأثیر آنها بر عرضه و تقاضای کالاهای غیر از نفت خنثی کند. افزایش قیمت نفت می تواند عرضه سایر کالاها را کاهش دهد زیرا هزینه های تولید آنها را افزایش می دهد. در اصطلاحات اقتصاد ، قیمت بالای نفت می تواند منحنی عرضه را برای کالاها و خدماتی که نفت برای آنها ورودی است ، تغییر دهد.
قیمت بالای نفت همچنین می تواند تقاضا برای سایر کالاها را کاهش دهد زیرا باعث کاهش ثروت می شود و همچنین عدم اطمینان در مورد آینده را القا می کند (سیل 2007). یکی از راه های تجزیه و تحلیل تأثیرات قیمت بالاتر نفت ، فکر کردن در مورد قیمت های بالاتر به عنوان مالیات بر مصرف کنندگان است (فرنالد و ترهان 2005). ساده ترین نمونه در مورد روغن وارداتی رخ می دهد. پرداخت اضافی که مصرف کنندگان ایالات متحده برای تولید کنندگان نفت خارجی انجام می دهند دیگر دیگر نمی توانند برای انواع دیگر کالاهای مصرف هزینه کنند . 3
با وجود این تأثیرات بر عرضه و تقاضا ، همبستگی بین افزایش قیمت نفت و رکود اقتصادی در ایالات متحده کامل نیست. هر افزایش قابل توجهی در قیمت نفت توسط رکود اقتصادی دنبال نشده است. با این حال ، پنج مورد از هفت رکود اخیر ایالات متحده با افزایش قابل توجهی در قیمت نفت انجام شده است (سیل 2007) . 4
آیا رابطه بین قیمت نفت و اقتصاد همیشه یکسان است؟
دو شوک بزرگ نفتی فوق الذکر دهه 1970 با رشد کم ، بیکاری زیاد و تورم بالا مشخص شد (که اغلب به عنوان دوره های رکود نیز گفته می شود). جای تعجب نیست که تغییرات در قیمت نفت به عنوان منبع مهمی از نوسانات اقتصادی تلقی شده است.
با این حال ، در دهه گذشته ، تحقیقات این خرد متعارف در مورد رابطه قیمت نفت و اقتصاد را به چالش کشیده است. همانطور که بلانچارد و گالی (2007) یادداشت می کنند ، اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 دوره ای از نوسانات بزرگ قیمت نفت بود که از نظر بزرگی با شوک های نفتی دهه 1970 قابل مقایسه بودند. با این حال ، این شوک های نفتی بعدی باعث نوسانات قابل توجهی در تورم نمی شود (شکل 4) ، رشد تولید ناخالص داخلی واقعی (شکل 5) یا نرخ بیکاری.
شکل 4. قیمت نفت و تورم CPI
شکل 5. قیمت نفت و رشد تولید ناخالص داخلی واقعی
با این وجود ، احتیاط به این ترتیب است زیرا مشاهده حرکت تورم و رشد در اطراف شوک های نفتی ممکن است گمراه کننده باشد. به خاطر داشته باشید که شوک های نفتی اغلب با سایر شوک های اقتصادی همزمان بوده اند. در دهه 1970 ، افزایش زیادی در قیمت کالاها وجود داشت که اثرات تورم و رشد را تشدید می کرد. از طرف دیگر ، اوایل دهه 2000 دوره ای از رشد بهره وری بالا بود که تأثیر قیمت نفت بر تورم و رشد را جبران کرد. بنابراین ، برای تعیین اینکه آیا رابطه بین قیمت نفت و متغیرهای دیگر با گذشت زمان تغییر کرده است ، باید فراتر از مشاهدات گاه به گاه و جذابیت به تجزیه و تحلیل اقتصاد سنجی (که به محققان اجازه می دهد تا هنگام مطالعه پیوند بین قیمت نفت و سایر تحولات در اقتصاد را کنترل کنندمتغیرهای کلان اقتصادی کلیدی).
مطالعات رسمی شواهدی را نشان می دهد که ارتباط بین قیمت نفت و اقتصاد کلان در واقع با گذشت زمان رو به وخامت گذاشته است. به عنوان مثال ، هوکر (2002) نشان می دهد که شکاف ساختاری در رابطه بین تورم و قیمت نفت در اواخر دهه 1980 رخ داده است. بلانچارد و گالی (2007) به پاسخ قیمت ها ، تورم دستمزد ، تولید و اشتغال به شوک های نفتی نگاه می کنند. آنها همچنین دریافتند که پاسخ همه این متغیرها به شوک های نفتی از اواسط دهه 1980 خاموش شده است.
چرا ممکن است رابطه بین قیمت نفت و متغیرهای کلیدی کلان تضعیف شده باشد؟
اقتصاددانان توضیحات بالقوه ای در مورد تضعیف قیمت بین قیمت نفت و تورم ارائه داده اند. گرگوری مانکی (2007) افزایش بهره وری انرژی را به عنوان یک توضیح نشان می دهد. در واقع ، همانطور که در شکل 6 نشان داده شده است ، مصرف انرژی در هر دلار تولید ناخالص داخلی با گذشت زمان به طور پیوسته کاهش یافته است. این بدان معنی است که قیمت انرژی امروز کمتر از گذشته اهمیت دارد. بلانچارد و گالی (2007) توضیحات اضافی را پیشنهاد می کنند. آنها دریافتند که افزایش انعطاف پذیری در بازارهای کار ، پیشرفت سیاست های پولی و کمی موفق (به معنای عدم وجود شوک های جانبی همزمان) نیز در کاهش تأثیر شوک های نفتی بر اقتصاد نقش داشته است.
سرانجام ، چگونگی برخورد سیاست گذاران پولی با شوکهای اقتصادی ناشی از افزایش قیمت نفت نیز ممکن است در تأثیر شوک ها بر رشد اقتصادی و نرخ تورم نقش داشته باشد. به طور خاص ، برخی معتقدند كه سیاست گذاران تمایل به نگرانی بیشتر در مورد تولید نسبت به تورم در طول شوكهای نفتی دهه 1970 دارند و به اندازه كافی جنبه تورمی شوكهای نفتی را هنگام پاسخگویی به پاسخ سیاست به آنها در نظر نگرفتند (به عنوان مثال ، به عنوان مثال ، Clarida ، Gali، و گرتلر 2000). در مورد ایالات متحده ، از آنجا که خانوارها و بنگاهها احساس می کردند که فدرال رزرو قصد توجه زیادی به تورم ندارد ، احتمالاً متوجه شده اند که شوک های نفتی منجر به تورم در آینده قابل ملاحظه ای می شوند و انتظارات خود را بر این اساس تنظیم می کنند. در مقابل ، فدرال رزرو در دهه 2000 بیشتر به مبارزه با تورم متعهد است ، مردم آن را می دانند ، و نتیجه این بوده است که ، حتی اگر تورم تیتر به دلیل اثرات مستقیم شوک های نفت و کالا ، تورم اصلی و انتظارات تورم به طرز چشمگیری افزایش یافته است. باقی مانده است
فقدان اثرات مهم خروجی شوک های قیمت نفت از دهه 1970 می گوید که چه نقشی در طول دو رکود آن دوره ایفا می کنند. به عبارت دیگر ، یکی از دلایل احتمالی اینکه به نظر می رسد شوک های نفتی اثرات قابل ملاحظه ای بر روی خروجی نسبت به آنچه در دهه 1970 انجام داد ، این است که جهان تغییر کرده است. نکته دیگر اینکه اثرات شوک های نفتی هرگز به اندازه خرد معمولی وجود نداشت و رشد آهسته آن دهه با سایر عوامل ارتباط داشت.
شکل 6. مصرف انرژی ایالات متحده
نهادهای پایان
1. توجه داشته باشید که بسته به اندازه گیری تورم که استفاده می کنید ، روشهای ممکن برای اندازه گیری قیمت واقعی نفت وجود دارد.
2. برای مطالعه بیشتر در مورد فشارهای عرضه و تقاضا در بازار جهانی نفت ، با چشم انداز انرژی کوتاه مدت ارائه شده توسط اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده مشورت کنید.
3. تجارت در اینجا مسائل را پیچیده می کند ، زیرا برخی از هزینه های مصرف ایالات متحده در واردات انجام می شود ، بنابراین این امر بر اقتصاد داخلی تأثیر نمی گذارد. دوم ، تولیدکنندگان نفت از برخی از درآمد خود برای خرید کالا از ایالات متحده استفاده می کنند ، به طوری که درآمد در ایالات متحده از دست نمی رود ، حتی در اینجا ضرر وجود دارد ، زیرا آنها می توانند برای هر بشکه نفت صادرات بیشتری در ایالات متحده خریداری کنند.
4- در زمان نگارش این پاسخ ، NBER اظهارنامه رسمی در مورد اینکه آیا اقتصاد در اوایل سال 2008 وارد رکود اقتصادی شده است ، بیان نکرده است.
منابع
کلاریدا ، ریچارد ، جوردی گالی و مارک گرتلر. 2000. "قوانین سیاست پولی و ثبات کلان اقتصادی: شواهد و برخی نظریه ها."فصلنامه اقتصاد ، صص 147-180.
فرنالد ، جان ، و بهارات ترهان. 2005. "چرا پرش قیمت نفت منجر به رکود اقتصادی نشده است؟"نامه اقتصادی FRBSF 2005-31.
هوکر ، مارک. 2002. "آیا شوک های نفتی تورمی هستند؟مشخصات نامتقارن و غیرخطی در مقابل تغییر در رژیم. "مجله اعتبار پول و بانکداری ، جلد. 34 ، شماره 2 ، صص 540-561.
کروگمن ، پل. 2008. "سوخت در تپه."نیویورک تایمز ، 27 ژوئن 2008.
