وسوسه انگیز است که فکر کنیم جنگ در اوکراین تنها تأثیر اقتصادی و مالی جزئی در سطح جهانی خواهد داشت، با توجه به اینکه روسیه تنها 3 درصد از اقتصاد جهان را نمایندگی می کند. اما سیاستگذاران و تحلیلگران مالی باید از چنین افکار واهی اجتناب کنند.
نیویورک - در اواخر دسامبر، من هشدار دادم که سال 2022 بسیار دشوارتر از سال 2021 خواهد بود - سالی که بازارها و اقتصادهای سراسر جهان به طور کلی وضعیت خوبی داشتند، با رشد بالاتر از پتانسیل آن پس از رکود عظیم در سال 2020. در آستانهدر سال جدید، آشکار شده بود که افزایش تورم صرفا موقتی نخواهد بود، که ویروس کرونای همیشه در حال جهش به ایجاد عدم اطمینان در سراسر جهان ادامه خواهد داد، و خطرات ژئوپلیتیکی در حال حادتر شدن هستند. اولین بار در میان سه تهدید ژئوپلیتیکی که به آنها اشاره کردم، انبوه نیروها توسط ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در نزدیکی مرز خود با اوکراین بود.
پس از دو ماه دیپلماسی توقف و مذاکرات بد نیت از سوی کرملین، روسیه اکنون تهاجم تمام عیار به اوکراین را آغاز کرده است، در آنچه مقامات آمریکایی می گویند عملیاتی برای "بریدن سر" دولت منتخب دموکراتیک فعلی است. علیرغم هشدارهای مکرر دولت بایدن مبنی بر جدی بودن روسیه برای شروع جنگ، تصاویر تانکها و اسکادرانهای هلیکوپتر روسی در حال عبور از اوکراین جهان را شوکه کرده است.
اکنون باید پیامدهای اقتصادی و مالی این تحول تاریخی را در نظر بگیریم. با یک مشاهدات ژئوپلیتیکی کلیدی شروع کنید: این تشدید بزرگ جنگ سرد دوم است، که در آن چهار قدرت تجدیدنظر طلب - چین، روسیه، ایران و کره شمالی - سلطه جهانی طولانی مدت ایالات متحده و نظم بین المللی به رهبری غرب را به چالش می کشند. که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شد. در این زمینه، ما وارد یک رکود ژئوپلیتیکی شدهایم که پیامدهای اقتصادی و مالی عظیمی فراتر از اوکراین خواهد داشت.
به ویژه، احتمال وقوع جنگ داغ بین قدرت های بزرگ در دهه آینده بیشتر است. با ادامه تشدید رقابت جنگ سرد جدید بین ایالات متحده و چین، تایوان نیز به طور فزاینده ای به نقطه عطف بالقوه تبدیل خواهد شد و غرب را در برابر اتحاد در حال ظهور قدرت های تجدیدنظرطلب قرار خواهد داد.
رکود رکود تورمی
اکنون خطر عمده این است که بازارها و تحلیلگران سیاسی پیامدهای این تغییر رژیم ژئوپلیتیکی را دست کم می گیرند. با نزدیک شدن به بازار در 24 فوریه - روز تهاجم - بازارهای سهام ایالات متحده به این امید افزایش یافته است که این درگیری باعث کاهش تمایل فدرال رزرو ایالات متحده و سایر بانکهای مرکزی برای افزایش نرخ سیاست خواهد شد. اما جنگ اوکراین فقط یک تضاد جزئی ، اقتصادی و اقتصادی نامتناسب از نوع دیگری نیست که در دهه های اخیر در جاهای دیگر دیده می شود. تحلیلگران و سرمایه گذاران نباید همان اشتباهی را که در آستانه جنگ جهانی اول مرتکب شده اند ، مرتکب شوند ، وقتی تقریباً هیچ کس شاهد درگیری بزرگ جهانی بود. بحران امروز نشانگر جهش کوانتومی ژئوپلیتیکی است. پیامدها و اهمیت بلند مدت آن به سختی قابل تحمل نیست.
از نظر اقتصاد ، اکنون یک رکود جهانی رکود اقتصادی بسیار محتمل است. تحلیلگران در حال حاضر از خود می پرسند که آیا فدرال رزرو و سایر بانکهای اصلی مرکزی می توانند از این بحران و سقوط آن به یک فرود نرم دست یابند. روی آن حساب نکنید. جنگ در اوکراین شوک عرضه ای منفی در یک اقتصاد جهانی ایجاد می کند که هنوز از Covid-19 و ایجاد یک ساله فشارهای تورمی در حال بازگشت است. این شوک باعث کاهش رشد و افزایش بیشتر تورم در زمانی می شود که انتظارات تورم در حال حاضر در حال عدم استفاده است.
فروش تعطیلات: در هر اشتراک جدید PS 35 دلار صرفه جویی کنید
دسترسی بیشتری به PS-از جمله هر تفسیر و مجموعه ما در مورد محتوای مشترک مشترک-با حداقل 49. 99 دلار کسب کنید.
تأثیر کوتاه مدت بازار مالی جنگ از قبل مشخص است. در مواجهه با یک شوک گسترده ریسک پذیری ریسک ، سهام جهانی احتمالاً از محدوده تصحیح فعلی (-10 ٪) به قلمرو بازار خرس (-20 ٪ یا بیشتر) منتقل می شود. بازده اوراق قرضه دولتی برای مدتی کاهش می یابد و پس از عدم تورم ، پس از افزایش تورم افزایش می یابد. قیمت نفت و گاز طبیعی بیشتر - به بیش از 100 دلار در هر بشکه - افزایش می یابد ، همانطور که بسیاری از قیمت های کالاهای دیگر هم روسیه و هم اوکراین صادرکنندگان عمده مواد اولیه و مواد غذایی هستند. ارزهای امن پناهگاه مانند فرانک سوئیس تقویت می شوند و قیمت طلا بیشتر می شود.
قطعاً اقتصادی و مالی ناشی از جنگ و شوک استاگلاری ناشی از آن ، البته در روسیه و اوکراین بزرگترین خواهد بود و پس از آن اتحادیه اروپا به دلیل وابستگی شدید آن به گاز روسیه خواهد بود. اما حتی ایالات متحده نیز رنج خواهد برد. از آنجا که بازارهای انرژی جهانی بسیار عمیقاً یکپارچه هستند ، افزایش قیمت نفت جهانی - که توسط معیار برنت نشان داده شده است - به شدت بر قیمت نفت خام ایالات متحده (واسطه غرب تگزاس) تأثیر می گذارد. بله ، ایالات متحده اکنون صادر کننده انرژی خالص جزئی است. اما توزیع کلان شوک منفی خواهد بود. در حالی که یک گروه کوچک از شرکتهای انرژی سود بیشتری کسب می کنند ، خانوارها و مشاغل شوک قیمت گسترده ای را تجربه می کنند و آنها را به کاهش هزینه ها سوق می دهد.
با توجه به این پویایی ها ، حتی یک اقتصاد در غیر این صورت قوی ایالات متحده دچار کندی شدید خواهد شد و به سمت رکود رشد کج می شود. شرایط مالی محکم تر و تأثیرات ناشی از آن بر تجارت ، مصرف کننده و اعتماد به نفس سرمایه گذار ، پیامدهای کلان منفی حمله روسیه ، چه در ایالات متحده و چه در سطح جهان را تشدید می کند.
تحریم های آینده علیه روسیه - هرچند که بزرگ یا محدود به نظر می رسد ، و هرچند که برای بازدارندگی در آینده لازم است - به ناچار نه تنها روسیه بلکه به ایالات متحده ، غرب و بازارهای نوظهور آسیب می رساند. همانطور که رئیس جمهور آمریكا جو بایدن بارها و بارها در اظهارات عمومی خود به مردم آمریكا روشن كرده است ، "دفاع از آزادی نیز در اینجا در خانه هزینه هایی را برای ما خواهد داشت. ما باید در مورد آن صادق باشیم. "
علاوه بر این ، نمی توان این احتمال را رد کرد که روسیه با یک اندازه گیری متقابل خود به تحریم های جدید غربی پاسخ دهد: یعنی ، به شدت کاهش تولید نفت به منظور افزایش قیمت جهانی نفت حتی بیشتر. چنین حرکتی تا زمانی که افزایش اضافی قیمت نفت از دست دادن صادرات نفت بزرگتر باشد ، سود خالصی برای روسیه به همراه خواهد داشت. پوتین می داند که می تواند آسیب های نامتقارن را به اقتصادها و بازارهای غربی وارد کند ، زیرا او بخش بهتری از دهه گذشته را برای ایجاد قفسه سینه جنگ و ایجاد یک سپر مالی در برابر تحریم های اقتصادی اضافی صرف کرده است.
کنترل آسیب محدود است
یک شوک عمیق استاگلاری نیز یک سناریوی کابوس برای بانکهای مرکزی است که در صورت واکنش آنها لعنتی خواهد شد و اگر این کار را نکنند لعنت می کنند. از یک طرف ، اگر آنها در درجه اول به رشد اهمیت می دهند ، باید افزایش نرخ بهره را به تأخیر بیندازند یا آنها را آهسته تر پیاده سازی کنند. اما در محیط امروز-جایی که تورم در حال افزایش است و بانک های مرکزی در حال حاضر در پشت منحنی هستند-سفت شدن سیاست کندتر می تواند باعث افزایش لنگر انداختن انتظارات تورم شود و باعث افزایش بیشتر رکود شود.
از طرف دیگر ، اگر بانک های مرکزی گلوله را گاز بگیرند و هوس می شوند (یا هوس تر می شوند) ، رکود اقتصادی شدیدتر می شود. تورم با نرخ سیاست های اسمی و واقعی بالاتر ، افزایش قیمت پول و در نتیجه کاهش اقتصاد کلی ، جنگ خواهد شد. ما قبلاً این فیلم را دو بار دیده ایم ، با شوک های قیمت نفتی 1973 و 1979. دوباره اجرا امروز تقریباً زشت خواهد بود.
اگرچه بانک های مرکزی باید با بازگشت تورم به طرز تهاجمی مقابله کنند ، اما به احتمال زیاد آنها سعی می کنند آن را مانند آنچه در دهه 1970 انجام دادند ، از آن استفاده کنند. آنها استدلال می كنند كه این مسئله موقتی است و سیاست پولی نمی تواند بر یك شوك منفی اگزوژن تأثیر بگذارد یا خنثی كند. هنگامی که لحظه حقیقت فرا می رسد ، آنها احتمالاً چشمک می زنند و از سرعت کمتری از سفت شدن پولی استفاده می کنند تا از ایجاد رکود شدیدتر جلوگیری شود. اما این انتظارات تورم بیشتر را از بین می برد.
در همین حال ، سیاستمداران سعی خواهند کرد شوک منفی را کاهش دهند. ایالات متحده سعی خواهد کرد با کاهش ذخایر استراتژیک نفتی خود ، افزایش قیمت بنزین را کاهش دهد و با برهنه کردن عربستان سعودی برای استفاده از ظرفیت یدکی خود برای افزایش تولید نفت خود استفاده کند. اما این اقدامات فقط تأثیر محدودی خواهد داشت ، زیرا ترس های گسترده از افزایش قیمت بیشتر منجر به احتکار جهانی منابع انرژی می شود.
در این شرایط جدید ، ایالات متحده فشار بیشتری برای دستیابی به یک modus vivendi با ایران - یکی دیگر از منابع بالقوه نفت - برای احیای قرارداد هسته ای 2015 احساس خواهد کرد. اما ایران به طور موثری با چین و روسیه متحد است و رهبران آن می دانند که اگر دونالد ترامپ یا یک ترامپ وناناب در ایالات متحده به قدرت برسد ، می توان هر معامله ای را که امروز انجام می دهند کنار گذاشته شود. بنابراین یک توافق هسته ای جدید با ایران بعید است. از همه بدتر ، در صورت عدم وجود یکی ، ایران به پیشبرد برنامه هسته ای خود ادامه خواهد داد و این خطر را افزایش می دهد که اسرائیل اعتصاب علیه امکانات خود را آغاز کند. این یک شوک عرضه منفی دوتایی برای اقتصاد جهانی خواهد داشت. نکته مهم این است که محدودیت های مختلف ژئوپلیتیکی توانایی غرب را برای مقابله با شوک راکشی که توسط جنگ در اوکراین وارد شده است ، به شدت محدود می کند.
یک مشکل قدیمی
رهبران غربی نیز نمی توانند برای مقابله با اثرات کاهش دهنده رشد شوک اوکراین به سیاست مالی تکیه کنند. از یک چیز ، ایالات متحده و بسیاری از اقتصادهای پیشرفته دیگر از مهمات مالی خارج شده اند ، و در پاسخ به همه گیر Covid-19 ، تمام توقف ها را بیرون کشیده اند. دولت ها کسری به طور فزاینده ای ناپایدار را جمع کرده اند و خدمات به این بدهی ها در محیط با نرخ بهره بالاتر بسیار گران تر می شوند.
نکته دیگر اینکه ، یک محرک مالی پاسخ خط مشی اشتباه به یک شوک عرضه استاگلاسیون است. اگرچه ممکن است تأثیر منفی رشد شوک را کاهش دهد ، اما به فشار تورمی می افزاید. و اگر سیاستگذاران در پاسخ به شوک به سیاست های پولی و مالی متکی باشند ، به دلیل افزایش تأثیر بر انتظارات تورم ، عواقب رکودگی حتی شدیدتر می شود.
سیاست های عظیم محرک پولی و مالی که دولت ها پس از بحران مالی جهانی سال 2008 از بین بردند تورمی نبودند زیرا منبع آن شوک در سمت تقاضا بود ، که توسط یک بحران اعتباری در زمانی که تورم پایین و پایین بود ، هدایت می شد. وضعیت امروز کاملاً متفاوت است. ما در دنیایی که تورم در حال افزایش و بسیار بالاتر از هدف است ، با شوک عرضه منفی روبرو هستیم.
وسوسه انگیز است که فکر کنیم درگیری روسیه و اوکراین فقط تأثیر اقتصادی و مالی جزئی و موقت خواهد داشت. از این گذشته ، روسیه صرفاً 3 ٪ از اقتصاد جهانی (و اوکراین بسیار کمتر) را نشان می دهد. اما کشورهای عربی که در سال 1973 تحریم نفتی را تحریم کردند و ایران انقلابی در سال 1979 ، سهم کمتری از تولید ناخالص داخلی جهانی را نسبت به روسیه امروز نشان داد.
تأثیر جهانی جنگ پوتین از طریق نفت و گاز طبیعی هدایت می شود ، اما در اینجا متوقف نمی شود. اثرات ضربه زدن در زمانی که بهبودی شکننده از همه گیر در حال ورود به دوره ای از عدم اطمینان عمیق تر و افزایش فشارهای تورمی بود ، ضربه بزرگی به اعتماد به نفس جهانی خواهد وارد شد. اثرات ضرب و شتم بحران اوکراین-و از افسردگی گسترده تر ژئوپلیتیکی که اوگ می کند-چیزی جز گذرا خواهد بود.
فروش تعطیلات: در هر اشتراک جدید PS 35 دلار صرفه جویی کنید
دسترسی بیشتری به PS-از جمله هر تفسیر و مجموعه ما در مورد محتوای مشترک مشترک-با حداقل 49. 99 دلار کسب کنید.< Pan> تأثیر جهانی جنگ پوتین از طریق نفت و گاز طبیعی هدایت می شود ، اما در اینجا متوقف نمی شود. اثرات ضربه زدن در زمانی که بهبودی شکننده از همه گیر در حال ورود به دوره ای از عدم اطمینان عمیق تر و افزایش فشارهای تورمی بود ، ضربه بزرگی به اعتماد به نفس جهانی خواهد وارد شد. اثرات ضرب و شتم بحران اوکراین-و از افسردگی گسترده تر ژئوپلیتیکی که اوگ می کند-چیزی جز گذرا خواهد بود.