نحوه حذف اثر قیمت از یک سری داده یا تغییر داده های اسمی به مقادیر واقعی.
مشکل اقتصادی
اهمیت ردیابی داده های اقتصادی
محققان تجاری و اقتصادی دوست دارند چیزها را حساب کنند. آنها همه چیز را از شغل و خانه گرفته تا ماشین و توستر حساب می کنند. در مجموع، چنین اطلاعاتی مهم هستند زیرا به نشان دادن نرخ رشد یا انقباض اقتصاد کمک می کنند. و نرخ رشد اقتصاد (مستقل از رشد جمعیت) نقش مهمی در رفاه کلی اقتصادی دارد.
اما اندازه گیری برخی مفاهیم اقتصادی دشوار است
حتی اگر اندازهگیری هر بخش از اقتصاد چالشهای لجستیکی خاصی ایجاد میکند، کمیت برخی مفاهیم به سادگی دشوارتر از سایرین است. به عنوان مثال، پیگیری یک معیار معنی دار از خرده فروشی در یک دوره 10 ساله دشوارتر از ثبت صرف شروع مسکن در یک محله خاص است.
بنابراین ارزش دلار را حساب کنید، نه کمیت
شمارش شروع مسکن ساده است. از سوی دیگر، اندازه گیری خرده فروشی چندان آسان نیست. کالاهای خرده فروشی شامل هر تعداد از محصولات مختلف است، از کامپیوتر، لوازم آشپزخانه و لباس گرفته تا قطعات خودرو و ابزار باغ. این ویژگی متغیر شمارش را پیچیده می کند. نگهبانان آمار با ردیابی خرده فروشی ها بر اساس مقادیر دلاری، نه کمیت، از مشکل جلوگیری می کنند.
اما نوسانات قیمت داده ها را تحریف می کند
با این حال، ردیابی داده ها به این روش مشکل دیگری را ایجاد می کند. از آنجایی که خرده فروشی با دلار اندازه گیری می شود، تغییرات در سطح قیمت ها در طول زمان باعث تحریف ارقام گزارش شده می شود. در مورد معاملات خرده فروشی، اقتصاددانان علاقه مند به ردیابی فروش واقعی، مستقل از هرگونه حرکت قیمت هستند. این آنها را قادر می سازد تا مقایسه های معقولی را در طول دوره های زمانی انجام دهند، حتی با حرکت قیمت ها. بدون تعدیل، نوسانات قیمت، اندازه گیری متغیرهای اقتصادی اندازه گیری شده در ارزش دلار را مخدوش می کند.
1 دلار چیزی را که قبلاً میخرید نمیخرد
در حالی که هنوز در مورد اینکه کدام معیار نوسان کلی قیمت بهترین است، بحث وجود دارد، پدیده تغییرات کلی قیمت در طول زمان - اعم از کاهش تورم یا تورم - غیر قابل بحث است (نمودار 1). چند حکایت به بیان موضوع کمک می کند. برخی از مردم هنوز هم می توانند آب نبات پنج سنتی و بنزین 29 سنتی را به خاطر بسپارند. مدت زیادی از فروش همبرگر به قیمت سه پوند برای یک دلار و مرغ به قیمت 29 سنت در هر پوند نگذشته است. همان خانه چهار خوابه ای که در سال 1970 با قیمت 23500 دلار تغییر یافت، امروز می تواند به راحتی بیش از 120000 دلار به فروش برسد.
راه حل: اثرات قیمت را از داده ها حذف کنید
در واقع ، 20 دلار امروز نسبت به 20 سال پیش تولید خرده فروشی کمتری را خریداری می کند. اما برای جمع آوری داده ها ، یک خرید 20 دلاری امروز به همان روشی که 20 سال پیش انجام داده است ، به کل فروش اضافه می شود ، حتی اگر این مقدار کالای متفاوتی را نشان دهد. جدا کردن اثر قیمت ، محققان را با تصویری واضح تر از آنچه واقعاً در سطح فروش اتفاق می افتد نسبت به هر دوره زمانی ، به دست می آورد. سپس این شیء به حذف هر بخشی از تغییر متغیر که به حرکات قیمت منتسب می شود ، می رسد و به یک نشانگر واقعی یا تورم تنظیم می شود.
راه حل فنی
داده های کمتر شناخته شده برای تورم غیر قابل تنظیم
اگرچه بسیاری از سریال های برجسته اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (تولید ناخالص داخلی) و صادرات برای تورم تنظیم می شوند ، برخی از شاخص های برجسته کمتر نیستند. از یک روش ساده می توان برای خنثی کردن هر سری داده های اسمی به مقادیر واقعی استفاده کرد.
تغییر اسمی به رئال
برای تبدیل یک سری به اصطلاحات واقعی ، دو چیز مورد نیاز است: داده های اسمی و یک شاخص قیمت مناسب. سری داده های اسمی به سادگی داده های اندازه گیری شده در دلار فعلی و جمع آوری شده توسط یک نظرسنجی دولت یا خصوصی است. شاخص قیمت مناسب می تواند از هر تعداد منبع باشد. از جمله شاخص های برجسته تر قیمت می توان به شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) ، شاخص قیمت تولید کننده (PPI) ، شاخص هزینه مصرف شخصی (PCE) و تولید ناخالص داخلی اشاره کرد.
شاخص های قیمت مشترک ارزش یک سبد کالا را در یک دوره زمانی خاص ، نسبت به ارزش همان سبد در یک دوره پایه اندازه گیری می کنند. آنها با تقسیم ارزش سبد کالا در سال مورد علاقه براساس ارزش در سال پایه محاسبه می شوند. طبق کنوانسیون ، این نسبت 100 ضرب می شود.
به طور کلی ، آمارشناسان برای راحتی و مرجع ، شاخص های قیمت برابر با 100 را در یک سال پایه تعیین می کنند. برای استفاده از شاخص قیمت برای خنثی کردن یک سری اسمی ، این شاخص باید با 100 (فرم اعشاری) تقسیم شود. فرمول به دست آوردن یک سری واقعی با تقسیم مقادیر اسمی بر اساس شاخص قیمت (فرم اعشاری) برای همان دوره زمانی داده می شود:
مکانیک تأثیرات سطح قیمت بر داده های اقتصادی
اما چگونه این فرمول ساده نوسانات قیمت را از تغییرات واقعی در ارزش کلی یک متغیر حذف می کند؟متغیرهای اقتصادی که در مقادیر دلار مانند تولید ناخالص داخلی ، صادرات ، ارزش قرارداد ساخت و ساز ، سرمایه گذاری و فروش خرده فروشی اندازه گیری می شوند ، از محصول کم ارزش فروخته شده و قیمت فروش محاسبه می شود. تحلیلگران می خواهند دست خود را در مورد تغییرات کمیت فروخته شده و نادیده گرفتن تغییرات در قیمت ها بدست آورند زیرا این مقدار کالاها و خدمات مصرف شده توسط خانوارها است که بر رفاه تأثیر می گذارد ، نه قیمت. در واقع ، درصد تغییر در مقادیر واقعی در یک دوره زمانی معین باید درصد تغییر در کمیت را آینه دهد.
سه سناریو نمونه
در جدول 1 سه سناریو ارائه شده است که نحوه اصلاح داده ها برای نوسانات قیمت را نشان می دهد.
در هر سناریو قیمت و کمیت برای رسیدن به یک ارزش اسمی در سال 2005 و 2010 چند برابر می شود. سپس ارزش اسمی 2010 با نسبت شاخص قیمت 2010 و شاخص قیمت 2005 برای رسیدن به یک ارزش واقعی تقسیم می شود (یا 2010ارزش در سال 2005).
جدول 1 ارزش های 2010 را به دلار 2005 دلار کاهش می دهد | ||||||
سناریو | عادت زنانه | قیمت | تعداد | ارزش اسمی | خنثی کردن اسمی به رئال | ارزش واقعی |
1. قیمت 50 ٪ افزایش می یابد ، مقدار یکسان باقی می ماند | 2005 | 100 | 12 | 1200 | 1200 | |
2010 | 150 | 12 | 1800 | 1800/ (150/100) = | 1200 | |
2. قیمت یکسان است ، مقدار 50 ٪ افزایش می یابد | 2005 | 100 | 12 | 1200 | 1200 | |
2010 | 100 | 18 | 1800 | 1800/ (100/100) = | 1800 | |
3. قیمت 20 ٪ افزایش می یابد ، مقدار 25 ٪ افزایش می یابد | 2005 | 100 | 12 | 1200 | 1200 | |
2010 | 120 | 15 | 1800 | 1800/ (120/100) = | 1500 |
مکانیک هر سناریو
سناریو 1
قیمت ها از سال 2005 تا 2010 50 درصد افزایش می یابد اما کمیت یکسان است. نتیجه: مقدار اسمی 50 درصد افزایش می یابد ، اما مقدار واقعی یکسان است.
سناریو 2
قیمت ثابت است اما مقدار 50 درصد افزایش می یابد. نتیجه: ارزش واقعی 50 درصد افزایش می یابد.
سناریو 3
قیمت 20 درصد افزایش می یابد و کمیت 25 درصد افزایش می یابد. نتیجه: پس از خنثی کردن ارزش 2010 تا 2005 دلار ، ارزش واقعی 25 درصد افزایش می یابد.
مثال در دنیای واقعی
سرانجام ، یک نمونه در دنیای واقعی به ترتیب است. در جدول 2 نحوه انحراف چهار سال و نیم از داده های تولید ناخالص داخلی سه ماهه اسمی به تولید ناخالص داخلی واقعی نشان داده شده است. ستون 2 تولید ناخالص داخلی اسمی را نشان می دهد. ستون 3 سری قیمت است. ستون 4 سری قیمت ها را به سه ماهه اول سال 2005 با تقسیم تمام مقادیر قیمت به 98. 8 و ضرب 100 برابر می کند. ستون 5 شاخص قیمت را به شکل اعشاری قرار می دهد. ستون 6 تولید ناخالص داخلی اسمی را بر اساس شاخص قیمت به شکل اعشاری تقسیم می کند تا به تولید ناخالص داخلی واقعی یا تولید ناخالص داخلی برسد که تحت تأثیر نوسانات قیمت قرار نگیرد.
جدول 2 کاهش تورم تولید ناخالص داخلی اسمی | |||||
عادت زنانه | تولید ناخالص داخلی اسمی (میلیارد دلار) | لیست قیمت | فهرست مجدد به سال 2005 | شکل اعشاری | تولید ناخالص داخلی واقعی (2005 دلار) |
2005 - Q1 | 12, 362 | 98. 8 | 100. 0 | 1000 | 12, 362 |
2005 - Q2 | 12500 | 99. 4 | 100. 6 | 1. 006 | 12, 424 |
2005 - Q3 | 12729 | 100. 5 | 101. 7 | 1. 017 | 12510 |
2005 - Q4 | 12901 | 101. 4 | 102. 6 | 1. 026 | 12570 |
2006 - Q1 | 13, 161 | 101. 8 | 103. 1 | 1. 031 | 12770 |
2006 - Q2 | 13, 330 | 102. 5 | 103. 8 | 1. 038 | 12839 |
2006 - Q3 | 13, 433 | 103. 3 | 104. 6 | 1. 046 | 12, 845 |
2006 - Q4 | 13, 584 | 103. 3 | 104. 6 | 1. 046 | 12992 |
2007 - Q1 | 13759 | 104. 3 | 105. 6 | 1. 056 | 13, 033 |
2007 - Q2 | 13977 | 105. 2 | 106. 5 | 1. 065 | 13, 127 |
2007 - Q3 | 14, 126 | 105. 7 | 107. 1 | 1. 071 | 13, 195 |
2007 - Q4 | 14, 253 | 106. 8 | 108. 2 | 1. 082 | 13, 177 |
2008 - Q1 | 14274 | 107. 9 | 109. 2 | 1. 092 | 13, 071 |
2008 - Q2 | 14, 416 | 109. 1 | 110. 4 | 1. 104 | 13, 056 |
2008 - Q3 | 14, 395 | 110. 2 | 111. 6 | 1. 116 | 12899 |
2008 - Q4 | 14, 082 | 108. 7 | 110. 0 | 1. 100 | 12800 |
2009 - Q1 | 13923 | 108. 1 | 109. 4 | 1. 094 | 12725 |
2009 - Q2 | 13, 885 | 108. 5 | 109. 9 | 1. 099 | 12640 |
2009 - Q3 | 13952 | 109. 3 | 110. 7 | 1. 107 | 12606 |
2009 - Q4 | 14, 134 | 110. 1 | 111. 5 | 1. 115 | 12674 |
2010 - Q1 | 14270 | 110. 6 | 112. 0 | 1. 120 | 12738 |
2010 - Q2 | 14, 414 | 110. 8 | 112. 2 | 1. 122 | 12, 848 |
2010 - Q3 | 14576 | 111. 2 | 112. 5 | 1. 125 | 12951 |
2010 - Q4 | 14736 | 111. 8 | 113. 1 | 1. 131 | 13, 024 |
2011 - Q1 | 14, 815 | 112. 6 | 114. 0 | 1. 140 | 12990 |
2011 - Q2 | 15004 | 113. 6 | 115. 1 | 1. 151 | 13, 040 |
2011 - Q3 | 15, 163 | 114. 3 | 115. 7 | 1. 157 | 13, 103 |
2011 - Q4 | 15, 321 | 114. 6 | 116. 0 | 1. 160 | 13, 205 |
2012 - Q1 | 15, 478 | 115. 3 | 116. 7 | 1. 167 | 13, 259 |
2012 - Q2 | 15586 | 115. 5 | 116. 9 | 1. 169 | 13, 328 |
2012 - Q3 | 15, 811 | 116. 0 | 117. 4 | 1. 174 | 13, 467 |
2012 - Q4 | 15864 | 116. 4 | 117. 9 | 1. 179 | 13, 459 |
نمودار 2 موضوع را به صورت گرافیکی نشان می دهد. همانطور که انتظار می رود، تولید ناخالص داخلی اسمی سریعتر از تولید ناخالص داخلی واقعی رشد می کند زیرا شامل تورم می شود. رشد تولید ناخالص داخلی واقعی معتدلتر به نظر میرسد زیرا محاسبات هر گونه اثر قیمتگذاری را از هم جدا کرده است. معیار واقعی یک نشانه کلی بهتر از تغییر در خروجی در دوره زمانی نمونه است.
خلاصه
افزایش در ارزش های اسمی، مانند کل دلارهای خرده فروشی، ممکن است از افزایش قیمت ها یا افزایش مقادیر فروخته شده ناشی شود. تنها افزایش کمیت به بهبود رفاه اقتصادی اشاره دارد، بنابراین تحلیلگران به روشی مؤثر برای تعیین اهمیت این توضیحات رقیب نیاز دارند. تبدیل مقادیر اسمی به مقادیر واقعی یک اندازه گیری ثابت در طول زمان ارائه می دهد.
واژه نامه در یک نگاه
Deflator: یک معیار قیمت گذاری عددی که برای تغییر مقادیر اسمی به مقادیر واقعی استفاده می شود. همگن: از نوع یا ماهیت یکسان یا مشابه. اسمی: مقدار یک متغیر اقتصادی بر حسب سطح قیمت در زمان اندازه گیری آن. یا برای تغییرات قیمت تعدیل نشده باشد. واقعی: مقدار یک متغیر اقتصادی که برای تغییرات قیمت تعدیل شده است.
واژه نامه در یک نگاه
Deflator: یک معیار قیمت گذاری عددی که برای تغییر مقادیر اسمی به مقادیر واقعی استفاده می شود. همگن: از نوع یا ماهیت یکسان یا مشابه. اسمی: مقدار یک متغیر اقتصادی بر حسب سطح قیمت در زمان اندازه گیری آن. یا برای تغییرات قیمت تعدیل نشده باشد. واقعی: مقدار یک متغیر اقتصادی که برای تغییرات قیمت تعدیل شده است.