یک استراتژی معاملاتی سهام یکپارچه: کاربرد برای شرکت های حمل و نقل تانکر ذکر شده

  • 2022-01-16

در مقاله حاضر ما یک استراتژی برای تجارت نمونه کارها از شرکت های حمل و نقل ذکر شده در بازار ایالات متحده پیشنهاد می کنیم. به طور خاص, ما تخمین می زنند یک رابطه یکپارچه سازی بین بازده هفتگی بازار سهام از یک نمونه کارها از شرکت های حمل و نقل تانکر و شاخص تانکر بالتیک, بهره برداری از رابطه نزدیک بین نرخ حمل و نقل و عملکرد بازار سهام شرکت های حمل و نقل. نتایج ما نشان می دهد که یک استراتژی تجاری بر اساس یک رابطه یکپارچه سازی و یک قاعده میانگین متحرک ساده بهتر, حدود 50%, یک استراتژی استاندارد خرید و نگهداری در افق های مختلف سرمایه گذاری, اغلب با یک حاشیه بسیار گسترده ای. با توجه به دومی, نتایج به ما اجازه می دهد به منظور افزایش ادبیات فعلی در امور مالی حمل و نقل با شواهدی از چگونگی استراتژی های سرمایه گذاری ساده می تواند به نفع هر دو خرده فروشی و سرمایه گذاران نهادی که قرار گرفتن در معرض مستقیم و یا تجربه در صنعت حمل و نقل با اجازه می دهد که شامل سهام حمل و نقل در پرتفوی خود را ندارد.

صنعت حمل و نقل از بدو تاسیس تاکنون برای حلقه وسیع تری از سرمایه گذاران باز نبوده است (هارلافتی و پاپاکونستانتینو 2013). روابط درون صنعت نزدیک بوده و روابط خانوادگی غالبا غالب بوده است (هارلافتیس و الهیات 2007). با این وجود افزایش قیمت کشتی ها از دهه 1970 این سوال را مطرح کرده است که شرکت های حمل و نقل باید از منابع مالی وام های خارجی استفاده کنند یا در بازارها شناور شوند. با این وجود تا اواسط دهه 2000 بود که تعداد فزاینده ای از شرکت های کشتیرانی تصمیم گرفتند اطلاعات مربوط به شیوه کار خود را کنار بگذارند و در بازارهای جهانی سهام (مریکاس و همکاران) ثبت نام کنند. 2009).

افزایش تعداد شرکت ها در بازار راهی جایگزین برای سرمایه گذاری در صنعت حمل و نقل در اختیار سرمایه گذاران قرار داد. علاقه مندان دیگر نیازی به خرید دارایی های واقعی (شناورها) ندارند بلکه فقط سهام شرکت های حمل و نقل را در خود جای می دهند. حتی در این مورد نیز در حال حاضر اطلاعات کمی در مورد عملکرد شرکت های حمل و نقل در بازار سهام وجود دارد. ادبیات موجود فقط اطلاعات مربوط به ایپوس (مریکا و همکاران. 2009) و م&به عنوان (الکساندرو و همکاران. 2014) در صنعت. با این حال, وجود دارد هیچ مطالعه, حداقل به دانش ما, که در استخدام یک استراتژی تجاری صرفا بر اساس شرکت های سهام حمل و نقل.

در مقاله حاضر ما در فرض ادبیات است که نرخ حمل و نقل عامل غالب است که عملکرد شرکت ها (همچنین نگاه کنید به بخش بعدی) ساخت و پیشنهاد استراتژی تجاری برای نمونه کارها از شرکت های حمل و نقل تانکر است که در بازارهای سهام ایالات متحده ذکر شده است. همانطور که انتظار می رود, پیدا کنیم که این شرکت ها نمایشگاه یک مسیر مشترک طولانی مدت با شاخص تانکر بالتیک. با توجه به این رابطه, ما پیشنهاد می کنیم یک استراتژی تجاری کوتاه مدت بر اساس یک مدل ادغام و یک قاعده میانگین متحرک ساده, که به نظر می رسد به بهتر از رویکرد کلاسیک خرید و نگه دارید در سراسر افق های مختلف سرمایه گذاری, اغلب با یک حاشیه گسترده. ما رویکرد خرید و نگهداری را به عنوان معیار استراتژی خود به کار گرفته ایم زیرا تمایل دارد به سرمایه گذارانی که به طور فعال در بازارهای سهام معامله نمی کنند (شیلینگ 1992) نشان داده شود. بدین ترتیب, ما پیشنهاد می کنیم که روش تجارت فعال خاص, که ما پیشنهاد می کنیم, می تواند بازده بالاتر زمانی که به یک استراتژی سرمایه گذاری منفعل در مقایسه را.

باقی مانده از این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است: بخش بعدی فراهم می کند یک بررسی از ادبیات موجود در شرکت های حمل و نقل' قیمت سهام, ویژگی های منحصر به فرد خود و (غیر بازار سهام) استراتژی های معاملاتی که توسط محققان دیگر معرفی شده است. بخش 3 روش شناسی و داده هایی که ما استفاده کرده ایم را نشان می دهد بخش 4 نتایج را نشان می دهد و بخش گذشته یک مرور کلی را همراه با نتیجه گیری های این مقاله فراهم می کند.

بررسی ادبیات

اکثر ادبیات مربوط به حمل و نقل است, تا به حال, در چشم انداز مدیریت شرکت های حمل و نقل متمرکز; یا برای شرکت هایی که بودند و یا هنوز هم خصوصی برگزار, و یا برای کسانی که به طور عمومی در بازارهای سهام ذکر شده. بر اساس این منشور, عملکرد شرکت شده است بسیار تحقیق (از جمله, پانایید و همکاران. 2011; مریکا و همکاران. 2015; لامبرتید و لوکا 2008). در حالی که عملکرد, و دقیق تر عملکرد مالی, همیشه یک معیار مستقیم از بازده بازار سهام نیست, با این حال قطعا به عنوان یک پروکسی خوب در خدمت (دبوندت و تالر 1985).

در بیشتر سهام قیمت گرا جریان ادبیات, حمل و نقل سهام یافت شده است به نمایشگاه برخی از ویژگی های منحصر به فرد زمانی که در مقایسه با سهام از دیگر بخش های اقتصادی, در درجه اول به دلیل جهانی شدن ماهیت این بخش عملیات. دقیق تر, محققان قبلی دریافته اند که بتا بازار از اهمیت کمی برای حمل و نقل سهام هستند (تزوکا و همکاران. 2012), منجر به این نتیجه رسیدند که ریسک سیستماتیک خاص کشور است به خصوص برای سرمایه گذاران در شرکت های حمل و نقل مهم نیست. اهمیت کم عوامل خاص کشور در عملکرد سهام شرکت های حمل و نقل در هنگام در نظر گرفتن نرخ ارز خارجی حتی بیشتر مشهود است. با توجه به اینکه دلار ایالات متحده ارز غالب است که توسط شرکت های حمل و نقل استفاده می شود, اکثریت به طور فعال از تکنیک های محافظت از ارز استفاده می کنند که در نهایت شرکت ها را از نوسانات در بازارهای ارز بی تفاوت می گذارد (المصری و همکاران. 2010).

از سوی دیگر متغیرهایی که بیشتر با چشم انداز اقتصادی جهان مرتبط هستند مانند تولید صنعتی جی-7 (پاپاپوستولو و همکاران. 2014), تغییرات در قیمت نفت (دروبتز و همکاران. 2010) و بحران های اقتصادی (پاپاپوستولو و همکاران. 2016) نقش مهمی در ارزیابی چشم انداز ریسک شرکت های حمل و نقل و متعاقبا عملکرد بازار سهام خود ایفا می کند.

با توجه به بالا در نظر گرفتن برگ سرمایه گذاران در شرکت های حمل و نقل در یک معمای: که عوامل است که می توان تکیه بر زمانی که استراتژی های سرمایه گذاری کشیده می شوند? شاید جای تعجب نباشد که سیریوپولوس و رومپیس (2009) نشان می دهند که مهمترین عاملی که می تواند عملکرد سهام حمل و نقل را توضیح و پیش بینی کند نرخ حمل و نقل است. این یافته بصری است با توجه به اینکه از دیدگاه حسابداری مالی نرخ حمل و نقل در نهایت میزان سود دریافتی (فروش) توسط هر شرکت حمل و نقل مشخصی را تعیین می کند.

محققان مختلف سعی کرده اند عوامل دیگری را که در ارزیابی عملکرد قیمت سهام شرکت های حمل و نقل مهم هستند کشف کنند. گرامنوس و مارکولیس (1996) در کار اصلی خود شواهدی را نشان می دهند که نشان می دهد اهرم مالی و میانگین سن ناوگان قدرت توضیحی بر بازده سهام حمل و نقل دارند. علاوه بر این کاووسانوس و مارکولیس (2000, 2000ب) شواهدی در مورد عوامل کلان اقتصادی که بر بازده سهام حمل و نقل تاثیر می گذارند فراهم می کنند. در مطالعات خود ثبت می کنند که بازده سهام حمل و نقل رابطه مثبتی با قیمت نفت و منفی با تولید صنعتی دارد. دروبتز و همکاران. (2010) این یافته ها را تقویت می کند زیرا رابطه قوی قیمت نفت و تولید صنعتی را برای دوره 1997 تا 2007 نشان می دهد. در نهایت گرامنوس و ارکولیس (2002) نشان می دهند که قیمت نفت و تناژ تعیین شده رابطه معکوس با سهام حمل و نقل دارند در حالی که نرخ ارز رابطه مثبتی از خود نشان می دهد.

در یک سطح گسترده تر, هر چند, مالی از طیف گسترده تر از کالاها علاقه جامعه پژوهش در ارتباط است که بین کالاها و بازارهای سهام وجود داشته باشد مطرح کرده است (باشاک و پاولوا 2016). در حالی که نفت همچنان یکی از عوامل اصلی موثر بر نوسانات قیمت سهام است (سادورسکی 1999) سایر کالاها نیز همبستگی بالایی با بازار سهام دارند. دقیق تر, کرتی و همکاران. (2013) نشان می دهد که در زمان ثبات اقتصادی همبستگی بین کالاهای عمده و اس اند پی 500 مشهود است. علاوه بر این, نویسندگان نشان می دهد که نفت, قهوه و کوکو به عنوان دارایی های جایگزین سوداگرانه عمل می کنند زیرا همبستگی با بازارها در دوره های صعودی تقویت شده و در دوره های نزولی کاهش می یابد. سرانجام, طلا یک شخصیت پناهگاه امن را به نمایش می گذارد زیرا در طول زمان با بازارهای سهام همبستگی منفی نشان می دهد.

در مقاله حاضر ما از جریان ادبیات استفاده می کنیم که تکنیک های اقتصادسنجی را در استراتژی های سرمایه گذاری نمونه کارها محور قرار می دهد تا بتواند بازده بالاتر از حد متوسط از تجارت در شرکت های حمل و نقل تولید کند. ما تکنیک خود را از کار اصلی اسکندر (1999) استخراج می کنیم که از ادغام به عنوان یک تکنیک معاملاتی استفاده می کند تا سه سبد سهام مختلف را از نوسانات موجود در بازارهای مالی جهانی محافظت کند. حتی قبل از برنامه بازار سهام خود را, تکنیک های مصون سازی بر اساس رویکرد ادغام نیز در سلف استفاده شده بود (قوش 1991) و بازارهای ارز (کرون و سلطان 1993).

با این وجود از ادغام برای سهام در بخش حمل و نقل استفاده نشده است. بیشترین مطالعات مربوط به این یکی علیزاده و نومیکوس (2006) است که از رویکرد ادغام در خرید و فروش زمان کشتی ها در بازار نفتکش ها و اندریوسوپولوس و همکاران استفاده می کنند. (2013) که از روش های بهینه سازی تصادفی (اکتشافی) برای کاهش خطرات سرمایه گذاری مربوط به حمل و نقل و دستیابی به عملکرد معادل به عنوان شاخص های حمل و نقل و سهام حمل و نقل استفاده می کنند.

با این حال, این مقاله به طور قابل توجهی از دو مطالعه فوق متفاوت. به ویژه رویکرد علیزاده و نومیکوس (2006) برای سرمایه گذاران خرده فروشی یا حتی اکثریت سرمایه گذاران نهادی که در بخش کشتیرانی دانش ندارند مناسب نیست. علاوه بر این, اندریوسوپولوس و همکاران. (2013) رویکرد به جای افزایش عملکرد بر کاهش ریسک متمرکز است و از استراتژی بسیار پیچیده تری نسبت به استراتژی مورد استفاده در اینجا استفاده می کند.

در این مقاله ما به دنبال پیشنهادات ادبیات قبلی است که عملکرد سهام نمونه کارها از شرکت های حمل و نقل تانکر تنها توسط نرخ حمل و نقل تحت تاثیر قرار و در نتیجه حذف هر گونه عوامل است که یا بی ربط و یا مشکل را شامل می شود به یک مدل. برای اینکه مدل مناسب برای نمونه کارها از شرکت های حمل و نقل ما به دنبال تجارت, ما با استفاده از شاخص تانکر بالتیک به عنوان یک شاخص برای شرایط بازار. پاورقی 1 ما انتظار داریم که, ستریس پاریبوس, بازده نمونه کارها ما و شاخص تانکر بالتیک با هم در دراز مدت حرکت خواهد کرد و به اشتراک گذاری یک رابطه ادغام. هرگونه انحراف از معادله ادغام باعث ایجاد استراتژی تجاری ما می شود که در بخش بعدی مورد بحث قرار می گیرد.

روش و داده ها

مشخصات کلی تصحیح خطای بردار به دنبال یوهانسن و ژوزلیوس (1990) به این صورت تعریف می شود:

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.