در حالی که نسبت معروف به میانگین طلایی همیشه در ریاضیات و در جهان فیزیکی وجود داشته است ، دقیقاً مشخص نیست که برای اولین بار توسط بشر کشف و اعمال شد. منطقی است که فرض کنیم که شاید در طول تاریخ کشف و کشف شده باشد ، که توضیح می دهد که چرا تحت نام های مختلفی پیش می رود.
در معماری به طور بالقوه به مصریان باستان و یونانیان می پردازد
به نظر می رسد که مصریان ممکن است از PI و PHI در طراحی اهرام بزرگ استفاده کرده باشند. توسط برخی تصور می شود یونانیان طراحی پارتنون را بر این نسبت بنا نهاده اند ، اما این موضوع در معرض برخی حدس است.
Phidias (500 قبل از میلاد - 432 قبل از میلاد) ، یک مجسمه ساز و ریاضیدان یونانی ، PHI را مورد مطالعه قرار داد و آن را برای طراحی مجسمه ها برای پارتنون اعمال کرد.
افلاطون (حدود 428 قبل از میلاد - 347 قبل از میلاد) ، از نظر خود در مورد علوم طبیعی و کیهان شناسی ارائه شده در "Timaeus" خود ، بخش طلایی را به عنوان مهمترین الزام آور همه روابط ریاضی و کلید فیزیک کیهان دانست.
اقلیدس (365 قبل از میلاد - 300 قبل از میلاد) ، در "عناصر" ، به تقسیم یک خط در 0. 6180399 ... نقطه به عنوان "تقسیم یک خط در نسبت شدید و میانگین" اشاره کرد. این بعداً باعث استفاده از اصطلاح میانگین در میانگین طلایی شد. وی همچنین این شماره را به ساخت پنتاگرام پیوند داد.
توالی فیبوناچی در حدود 200-300 سال قبل از میلاد در هند نوشته شده و در حدود 1200 میلادی به دنیای غرب آورده شده است
آنچه ما اکنون به عنوان دنباله فیبوناچی به نام لئوناردو پیسانو بوناچی (با نام مستعار بیگولو) پیزا ، یک ایتالیایی متولد سال 1175 میلادی نامگذاری شده است ، که بعداً به لئوناردو فیبوناچی معروف شد. کتاب او Liber Abaci ، که در سال 1202 منتشر شد ، این دنباله را به ریاضیات اروپای غربی در قالب یک مشکل ریاضی در مورد پرورش خرگوش ها معرفی کرد. او در حالی که در شمال آفریقا با یک استاد عرب تحصیل کرده بود ، در آنجا که در معرض دانش بسیار قبلی ریاضیدانان هندی قرار گرفت ، از این امر مطلع شد. Liber Abaci به یک تأثیر اساسی در تصویب اروپایی های سیستم اعشاری عربی شمارش بر روی اعداد رومی تبدیل شد.(3)
این دنباله هرچند در اوایل قرن 2 یا 3 قبل از میلاد در آثار آچاریا پینگالا ، یک ریاضیدان هندی که الگوهای احتمالی شعر سانسکریت را ذکر می کند ، توصیف شده است.
کمک های پینگالا و فیبوناچی مهم است ، اما بدیهی نیست که کسی حتی متوجه ارتباط آن با نسبت طلایی تا 1600 توسط یوهانس کپلر و دیگران شد.
ابتدا در دهه 1500 "نسبت الهی" نامیده شد
لئوناردو داوینچی تصویری را برای پایان نامه منتشر شده توسط لوکا پاسیولی در سال 1509 با عنوان "دیزوینا نسبت" (1) ارائه داد ، شاید اولین مرجع در ادبیات به یکی دیگر از نام های آن ، "نسبت الهی". این کتاب شامل نقاشی هایی است که توسط لئوناردو داوینچی از پنج جامد افلاطونی ساخته شده است.
هنرمندان رنسانس برای دستیابی به تعادل و زیبایی از میانگین طلایی به طور گسترده ای در نقاشی ها و مجسمه های خود استفاده کردند. به عنوان مثال ، لئوناردو داوینچی ، از آن برای تعریف تمام نسبت های اساسی نقاشی خود از "آخرین شام" ، از ابعاد میز که مسیح و شاگردان در پس زمینه دیوارها و پنجره ها نشسته بودند ، استفاده کرد.
یوهانس کپلر (1630-1571) ، کاشف ماهیت بیضوی مدارهای سیارات اطراف خورشید ، همچنین به "نسبت الهی" اشاره کرد و این را در مورد آن گفت:
"هندسه دو گنجینه عالی دارد: یکی قضیه فیثاغورس. دیگری ، تقسیم یک خط به نسبت شدید و متوسط. اولین مورد ممکن است با اندازه گیری طلا مقایسه کنیم. دوم ما ممکن است یک جواهر گرانبها را نامگذاری کنیم. "
"نسبت طلایی" در دهه 1800 ابداع شد
اعتقاد بر این است که مارتین اوم (1872-1792) اولین کسی بود که از اصطلاح "طلایی" برای توصیف نسبت طلایی استفاده کرد. برای استفاده از اصطلاحدر سال 1815 ، وی "Die Reine Elementar-Metatematik" (ریاضیات ابتدایی خالص) را منتشر کرد. این کتاب به دلیل داشتن اولین استفاده شناخته شده از اصطلاح "گلدنر شنیت" (بخش طلایی) مشهور است.
اصطلاح "فی" تا دهه 1900 استفاده نشده است
تا دهه 1900 ، ریاضیدان آمریکایی مارک بار از نامه یونانی فی (φ) برای تعیین این نسبت استفاده کرد. این در "منحنی های زندگی" (صفحه 420) در سال 1914 توسط تئودور آندره کوک ظاهر شد. در این زمان این نسبت همه جا به عنوان میانگین طلایی ، بخش طلایی و نسبت طلایی و همچنین نسبت الهی شناخته می شد. PHI اولین حرف Phidias (1) است که از نسبت طلایی در مجسمه های خود و همچنین یونانی معادل حرف "F" ، اولین حرف Fibonacci استفاده کرده است. PHI همچنین بیست و یکمین نامه الفبای یونانی است و 21 نفر یکی از شماره های سری Fibonacci است. شخصیت PHI همچنین پیامدهای کلامی جالبی دارد.
ظواهر اخیر PHI در ریاضیات و فیزیک
فی همچنان درهای جدیدی را در درک ما از زندگی و جهان باز می کند. این در کشف راجر پنروز در دهه 1970 از "Penrose Tiles" ظاهر شد، که برای اولین بار اجازه می داد سطوح با تقارن پنج برابر کاشی شوند. دوباره در دهه 1980 در شبه بلورها ظاهر شد، شکل تازه کشف شده ای از ماده.
فی به عنوان دری برای درک زندگی
توصیف این نسبت به عنوان طلایی و الهی شاید به این دلیل مناسب باشد که بسیاری آن را دری را برای درک عمیقتر زیبایی و معنویت در زندگی باز میکنند. این نقشی باورنکردنی برای یک عدد است، اما باز هم این یک عدد نقشی باورنکردنی در تاریخ بشر و در کل جهان ایفا کرده است.
(1) صفحه 25 (2) صفحه 157 (3) صفحه 158
نظرات
نسبت طلایی در موارد زیر یافت می شود: • هندسه • هنر • معماری • طبیعت • بدن انسان • و بسیاری چیزهای دیگر
منظورت از خیلی های دیگه چیه
ریاضیات، طراحی، منظومه شمسی، گیاهان، حیوانات، بازارهای سهام، زیبایی و جراحی زیبایی به چند مورد اشاره می کنیم. برای مشاهده لیست کامل در این سایت به https://www. goldennumber. net/site-map/ مراجعه کنید.
این اعداد نشان دهنده چیزهای بیشتری هستند. اعداد یک زبان جهانی هستند. منشأ و قرار گرفتن آنها در طرح ها و نظام های اعتقادی مهم باید مورد توجه قرار گیرد. آیا می توانید نقاط را به هم وصل کنید؟
من در واقع پروژه ای در رابطه با نسبت طلایی انجام دادم. من برای آن به ایالات می روم.
ممکن است به من بگویید دقیقاً روی چه چیزی تمرکز کرده اید؟من در حال نوشتن مقاله کنفرانسی در مورد Phi هستم و نمی دانم از کجا شروع کنم.
دنی اسمیت می گوید
من تقریباً دو سال برای کمک به موضوع شما دیر کردهام، اما مقالهای در مورد فی نوشتم که در نسبتهای موسیقی بسیاری از فرهنگها ظاهر میشود، بیشتر در موسیقی غربی.
همانطور که افسانه ای در مورد فیثاغورث به دست ما می رسد، او در حین گذر از یک فورج متالورژی، نسبت های متوسط طلایی را شنید و چکش فلزساز روی طول های مختلف آهن، مجموعه ای از جذابیت های شنیداری و غیر تکراری را که اکنون دوست داشتنی و درونی شده بود، به صدا درآورد. فواصلی که با کاهش از تن های بالاتر به پایین تر از طریق نسبت های معکوس بزرگتر 21/13، 13/8، 8/5، 5/3، 3/2، 2/1 کاهش می یابد. روی یک کیبورد اکتاو، پنجم، چهارم، سوم ماژور، سوم مینور، دوم، نیم تن را به صدا در می آورند... هر چند کوچکتر، مانند مقیاس های هندی و عربی، به ریز آهنگ های ظریف تر و همیشه برجسته تر برای موسیقی همیشه ظریف و پیچیده ادامه می یابد.
در هر صورت، موسیقی غربی، مانند هنر غربی، از مبانی نظری خود از طریق نسبتهای معماری صعودی خود - مقیاسهای دیاتونیک و تونالیتههای مسلط و زیر سلطهای که گویی ستونها، طاقها، اپسیس، گنبد و روتوندا هستند، کاملاً متکی به زیبایی فی است.- به نسبت طلایی و تکرار خطی آن - دنباله فیبوناچی. شما هر استادی را با توضیحی خوب در مورد قدرت فیثاغورث و فیدیاس بر پرسل و پروکوفیف خیره خواهید کرد.
کیبرو رونالد می گوید
درست است من تا به حال در مورد نسبت طلایی خوانده ام. اما ارتباط واقعی بین نسبت طلایی و فیبوناچی چیست؟
گری بی مایزنر می گوید
برای ارتباط نسبت طلایی و دنباله فیبوناچی به https://www. goldennumber. net/fibonacci-series/ مراجعه کنید.
شالوده سکانس آسیایی مرد اصلی است که به نام سیاه پوست P. S شناخته می شود. نه بیگانگان
مارک لستر می گوید
با تشکر فراوان. ما نسبتی الهی داریم که کاملاً الهی در صفحه اول غزل های شیک اسپیر توصیف شده است. آنچه جالب است این است که به نظر می رسد ما نیز e. را داریم، و آن 1609 است. من از ارسال تجزیه و تحلیل خود در مورد این موضوع تا به امروز در اینجا اجتناب می کنم، به هر حال ممکن است هرزنامه از بین برود، من یک ویدیوی کوتاه 20 دقیقه ای ساختم که دقت آن را تجزیه و تحلیل می کند. اگر به این موضوع علاقه دارید لطفا با من تماس بگیرید. mc_lester@yahoo. co. uk
کارت خوب بود. این کمک زیادی به گروه من در هنگام انجام پروژه ما کرد. با تشکر از منبع شما:):)
این جای تفکر است.
Abhipsa Mohanty می گوید
وای. چه مجموعه خوبیمن واقعاً آن را دوست داشتم زیرا اطلاعات مورد نیاز من را به من داد…………………………..
Chasity Quarterman می گوید
این کمک زیادی به من و دوستم برای پروژه ما کرد….. thx بسیار.
به عنوان یک رابطه هندسی روابط (و گرفتن یک دیدگاه افلاطونی) ، نسبت طلایی فراتر از زمان و مکان وجود دارد ، زیرا می توان مانند یک قضیه ناقص بودن گودل به عنوان یک سیستم منطقی از اطلاعات تلقی شد. برای وجود مستقل به عنوان یک آرکیپت افلاطونی ، بدون توجه به بیان انرژی یا بستر نیاز دارد. این قدرت هندسه است - که ریاضیات فقط یک کد است ، مانند HTML به این صفحه گرافیکی. مرجع صریح را می توان به افلاطون و اقلیدس ردیابی کرد ، اما از آنجا که اغلب به فیثاغورس نسبت داده می شود (و از آنجا که افلاطون و اقلیدس پیروان فکری فیثاغورس هستند) ، و نماد فیثاغورس ها پنتاگرام یا ستاره پنج نکته ای است که الهام بخش مرد ویتروویین داوینچی است.، که نسبت طلایی متناسب است ، منطقی است که فرض کنیم او برای اولین بار آن را محبوب کرد. جالب اینجاست که او تلاقی بین جان کیج ، اسپینوزا ، نیوتن و جولیان آسانژ در ترکیب موسیقی ، فیزیک فلسفه-میستی و مقاومت سیاسی در برابر استبداد ، یک مرد واقعی رنسانس قبل از زمان خود بود. گفته می شود که او از آنجا که از کشیش های کاهن-Architects در آنجا به مصر و Leant Geometry رفت ، که به عنوان ریاضیدان و نقشه برداران ، از هندسه مثلثی ساده با طناب و میخ استفاده می کردند تا هر سال پس از سیل های فصلی نیل ، زمین های مزرعه معبد را از بین ببرند. آنها شاید به او نسبت طلایی را در نسبت های هرم بزرگ نیز نشان می دادند. بنابراین می توانیم بگوییم که این احتمال وجود دارد که کشیش های کشیش مصر باستان و بین النهرین برای اولین بار نسبت طلایی را در پاسخ اندازه گیری فرهنگی-اقتصادی و کشاورزی به واژگون های فصلی از طلسم طغیان ، فرات و نیل رمزگذاری کنند. ثروت حاصل از بهره برداری از این سرزمین ها ، امکان ساخت معابد باشکوه و مقبره هایی را که هنوز هم می توانیم در آنجا ببینیم ، امکان پذیر است ، اما تمام این تاریخچه اندازه گیری - با این حال ، آماری است ، فضایی است. برای تظاهرات زمانی نسبت طلایی و نقش آن به عنوان امضای قانون جدید طراحی سازه طبیعت و فرهنگ ، لطفاً به این سمیناری که اواخر سال گذشته در شانگهای داده شده است مراجعه کنید: طراحی کیهانی در طبیعت و فرهنگ-سمینار اصل و ساختار و ساختاری: شانگهایونیوننتسسولندسپه HTTPP: //wp. me/p1zcsp-1s از طریق ASASYNSIS http://asynsis. wordpress. com http://constructal. org http://www. forbes. com/sites/anthonykosner/202/02/29/theres/theres/theres/theres/theres/02/29/theres-a-New-Law-in-fysics-and-it-تغییر-
سعادت سعادت می گوید
اثر انگشت خدا!🙂
جیمی جونیور می گوید
موافقم. این آشکارا شواهدی از یک خدا است. احتمال وقوع این اتفاق از یک انفجار بزرگ (که Big Banger است) 1 در Infinity و Beyond (شوخی Lightyear Buzz) است. باید به نوعی توطئه برای این کار با پول زیادی در پشت آن وجود داشته باشد.
اثر انگشت؟اوهم ... ما ممکن است به یک دانشمند پزشکی قانونی نیاز داشته باشیم تا این به اصطلاح خدایی را که شما ذکر می کنید تحقیق کنیم. خدا را می توانم درک کنم که چیزی را که شما کاملاً درک نمی کنید ، فراخوانی می کنم. اما اگر خدا نادانی باشد ، به آرامی با اکتشافات و درک های جدید به عقب رانده می شود. هر فرهنگ و سنی "خدا" جدید دارد ، مطمئناً این مفهوم همانطور که می رویم تغییر خواهد کرد.
گری بی مایزنر می گوید
و از طرف دیگر ، کسانی که تصمیم می گیرند به خدا ایمان بیاورند ، فقط چیزهایی را که آنها کاملاً با اصطلاحات منطقی مانند تولید خود به خود ، خود سازماندهی ، تعادل سوراخ شده و مواردی از این دست درک نمی کنند ، توضیح می دهند. اینها اثبات علمی بیشتری از خدا ندارند. با استفاده از سخنان خود ، "اما اگر عقلانیت شبه علمی جهل باشد ، به آرامی با اکتشافات و درک های جدید به آرامی هدایت می شود. هر فرهنگ و سن دارای "علم" جدیدی است ، مطمئناً این مفهوم همانطور که می رویم تغییر خواهد کرد. ایمان همه ادیان توحیدی در یک خدا به عنوان خالق ما هزاران سال به طول انجامید ، طولانی تر از علم هر فرهنگ یا سن.
مالکوم لیند می گوید
من فکر می کنم شما در حال اشتباه کردن روش علمی برای تمرین هستید. روش علمی برخلاف سیستم های اعتقادی مذهبی یا ناسازگار ، به دنبال اثبات چیزی نیست. فرضیه رد کردن (مانند استفاده از فرضیه تهی) است و از طریق تکرار احتمال اینکه مفاهیم شانس و متافیزیک ممکن است دلیل پدیده یا نتایج مشاهده شده باشد ، کاهش می یابد. به عنوان مثال ، اظهارات شما توحید هزاران سال به طول انجامیده است ، بحث برانگیز و نادرست است ، به راحتی در تحلیل تاریخی باستان شناسی مدرن و قرون وسطایی ، معماری و متون موجود ، شفاهی و نوشته شده به راحتی غیرقابل تحمل است. روش علمی توسط بسیاری از سقراط ، افلاطونیست ها ، دائوئیست ها انجام می شد. شواهدی از مشاهدات مدرن شکارچی جمع و مشاهدات انسان شناسی این گروهها دیگر اجازه زنده ماندن را ندارند ، همه شیوع جهانی روشهای قیاسی علمی ، القایی و استنباطی را به عنوان وسیله ای ارجح برای تجزیه و تحلیل محیط برای زنده ماندن نشان می دهد.
گری بی مایزنر می گوید
موافقم. من باید در استفاده از اصطلاح "علم" بر خلاف "دانش" یا هرگونه سوءاستفاده دیگری که از "علم" واقعی کم می شود ، واضح تر باشم. علم نباید چیزی بیش از یک روش تحقیق در مورد شواهدی باشد که دقیق ترین و راستگارترین نتیجه گیری در مورد ماهیت چیزها را ارائه می دهد. در عوض ، دانش مانند هر شکل دیگری از دین یا سیستم اعتقادی است. این با یک دیدگاه خاص در ذهن شروع می شود و شواهدی را که با آن مغایرت دارد فیلتر می کند. همانطور که توسط ویکی پدیا توضیح داده شده است ، "دانش ، ارتقاء علم به عنوان بهترین یا تنها عینی است که جامعه باید ارزشهای هنجاری و معرفت شناختی را تعیین کند."اگر شواهد دلایل منطقی را نشان دهد که نتیجه گیری می کند که یک هوش عالی در پشت طراحی زندگی است ، بنابراین علم واقعی به طور آشکارا این امکان را کشف می کند تا اینکه به طور قاطع آن را به عنوان "غیرعلمی" رد کند ، همانطور که دانشمندان عملی انجام می دهند. بشر در استفاده از روش علمی تحقیق ، گام های بزرگی را به پیش برد و وقتی معتقد است که دانش و علم یکی از آنهاست ، راه خود را از دست داده است. در اینجا ویدیویی از فیلم های دیگر که بیان کرده ام وجود دارد: https://www. youtube. com/watch؟v=ACGW21WBCGK
با تشکر از پروردگار من این سایت را پیدا کردم! من واقعاً در تکالیفم گیر کرده بودم تا اینکه این را پیدا کردم!: 3
این برای پروژه ریاضی من بسیار مفید بود. این شامل تمام اطلاعات کلیدی مورد نیاز من بود. درک آن نیز آسان بود.🙂
مرغ از Ballthrow می گوید
از اعلان عالی خود در مورد این موضوع بازخوانی کنید. من کاملاً با شما در یک خط هستم!
فوق العاده عالی ، درست مثل سوپرمن!
این واقعاً برای پروژه ریاضی من خوب بود من واقعاً ممکن است یک A دریافت کنم
این برای پروژه من بسیار مفید بود
این سایت با تکلیف ریاضی من بسیار مفید بود. خیلی ممنونم!
این برای پروژه من مفید بود. عالی. مانند مطالعات اجتماعی و ریاضیات است